کد مطلب:298597 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:149

بانوی نمونه


و برای درك بهتر این مطلب بایدبه این نكته نیز توجه داشته باشیم كه یك بانوی وظیفه شناس آن زنی است كه در میان خانه و كنار وظیفه ای كه در مورد ساختمان محیط از نظر آماده كردن احتیاجات داخلی و رفع نیازمندیهای جسمی افراد خانواده دارد، در فكر رفع مشكلات روحی و تهیه ی نیازمندیهای روحی افراد خانواده یعنی شوهر و فرزند خود نیز باشد، نه اینكه مانند بسیاری از زنان بوالهوس روز تنها در فكر خودآرایی و اشباع غرایز و هوسهای نفسانی خود بوده و همه را فدای هواهای شیطانی خود كند، چنانكه یك مرد مربی و دلسوز برای زن و فرزند آن مردی نیست كه تنها در فكر پرورش جسم زن و فرزند و تهیه ی نان و آب و خوراك و پوشاك افراد خانواده باشد، بلكه باید تمام تمایلات آنها را چه جسمی و چه روحی در نظر بگیرد و همه را به موازات یكدیگر پرورش دهد، و همان طور كه در فكر خوراك جسم آنهاست در فكر خوراك روح آنان نیز باشد.

یك مادر خوب و نمونه باید بداند كه كودك همان طور كه گرسنه ی غذاست به همان گونه تشنه ی محبت و عطوفت است، و همان گونه كه عاشق زیبایی های طبیعت


است به همان گونه عاشق زیباییهای اخلاقی است، عشق به راستی و درستی و ایمان و معرفت نسبت به خالق این جهان در كودك یك امر فطری و طبیعی است كه احتیاج به تربیت و پرورش دارد «كل مولود یولد علی الفطره و ابوانه یهودانه و ینصرانه» [1] .

و در مورد شوهرداری هم باید متوجه این نكته باشد كه شوهر نیز همانند افراد دیگر خانواده از بانوی خانه توقع دارد تا زیبایی ظاهر را با محبت و گذشت و اغماض و قناعت و آبروداری و سایز زیبایی های اخلاقی توأم كرده و بیامیزد، شوهر دوست دارد زنش با اخلاق، سازگار، سپاسگزار، منظم، باشد و برای همان كه دستگاه عظیم و منظم آفرینش و آفریننده ی جهان هستی، او را آفریده به همان گونه باشد یعنی به طور كلی وسیله ی آرامش خاطر و تسكین دل شوهر باشد.

«و من آیاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا الیها و جعل بینكم موده و رحمه ان فی ذلك لایات لقوم یتفكرون» [2] .

و حالا به گوشه هایی از زندگی زهرا كه در تاریخ ثبت شده و به دست ما رسیده نگاه كنیم و شیوه ی صحیح خانه داری و سلوك با شوهر و تربیت فرزند و خلاصه ی آنچه را وظیفه ی یك بانوی خانه و یك مادر نمونه است از او بیاموزیم:

اولا از مجموع روایاتی كه در حالات فاطمه وارد شده چنین استنباط می شود كه آن حضرت همیشه كار خانه را بر كار خارج مقدم می داشت و تا می توانست از خانه بیرون نمی رفت، و بلكه خرسند بود و دوست می داشت حتی المقدور محیط بیرون را نبیند و با مردان تماس نداشته باشد.

در حدیثی از امام صادق (ع) روایت شده كه فرمود: میان علی (ع) و فاطمه درباره ی تقسیم كارها بحث شد و برای حل این مشكل به نزد رسول خدا (ص) رفتند و پیغمبر (ص) این گونه تقسیم كرد كه هر كاری مربوط به داخل خانه است به عهده ی


فاطمه (ع) و كارهای خارج از خانه به عهده ی علی (ع) باشد. فاطمه (ع) به قدری از این تقسیم خوشحال شد كه گفت: جز خدا كسی نمی داند تا چه اندازه من از این تقسیم خوشحال شدم كه رسول خدا (ص) كار مردان (یا كاری را كه موجب تماس با مردان است) از عهده ی من برداشت [3] .

در حدیث دیگری از علی (ع) روایت شده كه فرمود: روزی نزد رسول خدا (ص) نشسته بودم و آن حضرت از ما پرسید:

«ای شی ء خیر للمراه»؟

(چه چیز است كه برای زن بهتر از هر چیز است؟)

ما نتوانستیم جواب آن را بگوییم تا اینكه از نزد آن حضرت پراكنده شدیم و من به خانه و به نزد فاطمه آمدم و سوالی را كه پیغمبر (ص) از ما كرده بود بدو گفتم، و اظهار داشتم ما جوابی نداشتیم كه بگوییم.

فاطمه گفت: ولی من جواب آن را می دانم، آن گاه گفت:

«خیر للنساء ان لایرین الرجال و لایراهن الرجال».

(بهترین چیز برای زنان آن است كه مردان بیگانه را نبینند، و مردان بیگانه آنها را نبینند.)

علی (ع) گوید: من به نزد رسول خدا (ص) بازگشتم و بدو گفتم: شما چنین سوالی از ما كردی و پاسخش این است!

پیغمبر (ص) فرمود: تو كه پیش من بودی و پاسخ این سوال را نمی دانستی چه كسی آن را به تو یاد داد؟

گفتم: فاطمه.

رسول خدا (ص) از این پاسخ به وجد آمده و گفت:

«ان فاطمه بضعه منی»!


(براستی كه فاطمه پاره ی تن من است [4] .)

و در روایت دیگری این گونه است كه رسول خدا (ص) حال زن را از اصحاب و یارانش پرسید و آنها در پاسخ گفتند: زن عورت است؟ حضرت پرسید: در چه وقت است كه زن می تواند از هر وقت دیگری به خدا نزدیكتر باشد؟ اصحاب نتوانستند پاسخ سوال را بدهند، تا اینكه مطلب به گوش فاطمه (ع) رسید و او در جواب گفت:

«ادنی ماتكون من ربها ان تلزم قعر بیتها».

(آن وقتی كه ملازم قعر خانه ی خود باشد از هر زمان به خدا نزدیكتر است.)

در اینجا بود كه رسول خدا (ص) فرمود:

«ان فاطمه بضعه منی»

(براستی كه فاطمه پاره ی تن من است. [5] ).


[1] مضمون حديثي است كه از رسول خدا (ص) نقل شده (بحارالانوار، ج 2، ص 88) و معناي آن اين است كه هر مولودي با فطرت مذهبي و معرفت الهي به دنيا مي آيد و پدر و مادرند كه او را به آيين يهوديگري و نصرانيت (يعني به آيين خود) درمي آورند.

[2] سوره ي روم، آيه ي 21.

[3] بحارالانوار، ج 43، ص 81.

[4] كشف الغمه، ج 2، ص 92 و در كتب عامه و اهل سنت نيز مانند حليه الاولياء، ج 2، صص 40 و 174؛ كنزالعمال، ج 8، ص 385؛ حديث فوق را با مختصر اختلافي از علي (ع) روايت كرده اند، و در مناقب ابن شهر آشوب است كه اين سوال را از خود فاطمه كرد و چون پاسخ داد فاطمه (ع) را به سينه چسبانيد و فرمود: «ذريه بعضها من بعض».

[5] بحارالانوار، ج 43، ص 92.